وضعیت پیروان سایر ادیان و مذاهب در قیامت چیست؟

بحث در مورد بهشت يا جهنم رفتن غير مسلمانان را مي توان از جهات مختلف بررسي کرد: اولاً: بايد اعتقاد داشت يک مسير و صراط حق است و مابقي باطل ! طبق اين مبنا مابقي شرايع بجز شريعت حق اهل گمراهي و ضلالت هستند. اين مبنا هست اما آيا هرکس به هردليل تحت عنوان کيش هاي ديگر بود اهل جهنم است ؟ در جواب بايد گفت : اولاً: جهنمي شدن و نشدن مختص به حالات زندگي روز مره هرکس نيست .. چه بسا کساني که در لحظه مرگ مسلمان و شيعه مي شوند !

نظر سلام درباره جهان های موازی؟

در مورد جهان هاي موازي دو احتمال وجود دارد که به هر دو مورد مي پردازيم. اميد است که پاسخ خود را در اين زمينه دريافت داريد. 1. مثل افلاطوني: عالم مثال مرتبه‏اي از وجود امکاني است که نه مجرد محض است و نه مادي صرف، بلکه متوسط ميان آن دو مي‏باشد. يعني از اصل ماده و برخي عوارض آن مانند تغيّر و حرکت منزه است،ولي با برخي آثار ماده مانند شکل، بعد، وضع و مانند آن همراه است. عالم مثال را برزخ نيز مي‏نامند. علت اين که آن را برزخ مي‏نامند، اين است که برزخ در لغت به معني واسطه و حائل ميان دو چيز است.

علت حمله مسلمانان به ایران چه بود؟

اولاً براساس آموزه هاي اسلامي تنها اديان توحيدي مي توانند بر دين خود باقي بمانند و ثانياً پيروان ساير اديان توحيدي به شرطي مي توانند بر دين خود باقي بمانند که به حکومت اسلامي جزيه بپردازند. براساس اسناد و مدارک تاريخي در زمان حمله به ايران حکومت وقت به ايران دو پيشنهاد کرد و يزدگرد نپذيرفت و به ناچار مسلمانان به ايران حمله کردند.

ثواب حج در اسلام چیست؟

با دقت در آموزه هاي ديني اين نکته کليدي به دست مي آيد که هر عمل خيري اعم از انجام واجب و مستحب و ترک حرام و مکروه، دو نوع ثواب دارد، ثواب ذاتي و ثواب معادل، يعني همچنان که در تحصيلات رسمي دو نوع مدرک مطرح است، مدرک رسمي و مدرک معادل، در مورد ثواب و پاداش تقريباً چنين قاعده اي جاري است، مثلاً در رواياتي وارد شده که اگر کسي مثلاً فلان عمل را انجام دهد معادل فلان تعداد نماز يا روزه ثواب دارد، اين به اين معنا نيست که قضاي آن عمل واجب نيست، بلکه به معناي اين است که معادل آن ثواب به داده مي شود اما جاي ثواب ذاتي آن عمل را نمي گيرد.

آیا گناه بر فقیر شدن تاثیر دارد؟

در فرض صحت روايت بايد توجه داشت براساس آموزه هاي اسلامي، خداوند در مورد بندگاش سنت هاي مختلفي دارد، مثلا از سويي داريم که وقتي بنده گناه مي کند خداوند او را دچار فقر مي کند و از سوي ديگر داريم که وقتي کسي اصرار بر گناه و لجاجت بر آن دارد خداوند به او بيشتر نعمت مي دهد تا بيشتر در گمراهي فرو رود. بنابراين يکي از سنت هاي الهي اين است که براي بيدار کردن و متوجه کردن بندگان به مجازات مال حرام آن ها را دچار فقر و نقص مي فرمايد و وقتي ديگر اميدي به بازگشت و توبه نيست ديگر مال حرام براي او باعث فقر و نقص در مال او نمي شود.

تفاوت فاجر و فاسق چیست؟

«فاجر» که جمع آن «فجار» و «فجره» است، درلغت به معناي هرزه، عياش، فاسد، خراب، زناکار، دروغ گو، بي حيا، بي شرم، وقيح و گستاخ آمده است. فجور که مصدر است به معناي «هرزگي، فسق، فساد، عياشي، گناه و زندگي گناه آلود» مي‌باشد(فرهنگ معاصر عربي- فارسي، ص???) «کلمه فسق» با «فجور» از نظر معنا به هم نزديک اند. فسق به نظر مي‌رسد بيشتر جهت مخالفت با خدا را بيان مي‌کند و فجور گستردگي فساد و گناه فرد را مي‌رساند.

آیا در اسلام ترور داریم؟

از نظر فقه اسلامى مى‏توان گفت: کشتن انسان‏هاى بى‏گناه از هر فرقه يا مذهب و در هر مکانى که باشد - حرام است. لذا روايت منقول از رسول خدا(ص) که فرمودند «الايمان قيد الفتک» يا «الاسلام قيد الفتک؛ ايمان يا اسلام مانع کشتن به نحو غافلگيرانه است،(محمدى رى‏شهرى، ميزان‏الحکمه، ج 9، ص 4509). به فرض صحت آن(زيرا روايت با توجه به لحاظ راوى آن که ابوهريره است ضعيف السند مى‏باشد) مربوط به موردي است که فرد به دليل ارتکاب جرم و اقدام عليه امنيت جامعه و حکومت اسلامي، مستحق مجازات شده و امکان دسترسي حکومت اسلامي به او نيست.

علت ازدواج امام حسین ع با شهربانو؟

ابتدا لازم به ذکر است که: اصل داستان که يزدگرد دختري به نام شهربانو يا نام ديگر داشته و به افتخار عقد زناشويي حسين بن علي(ع) و مادري امام سجاد(ع) نائل شده باشد، از نظر مدارک تاريخي سخت مشکوک است. مورخين عصر حاضر عموماً در اين قضيه تشکيک مي‏کنند و آن را بي‏اساس مي‏دانند. مي‏گويند در ميان همة مورخين، تنها يعقوبي جمله‏اي دارد به اين مضمون که گفته است: مادر علي بن الحسين(ع) «حرار» دختر يزدجرد بود و حسين(ع) نام او را غزاله نهاد. ادوارد براون از کساني است که داستان را مجعول مي‏داند. کريستن سن نيز قضيه را مشکوک تلقي مي‏کند.

علت فقیر بدون برخی و ثروتمند بودن برخی دیگر چیست؟

نکته يکم: عدل الهي هرگز به معناي اين نيست که خداوند مي بايست همه انسانها را در شرايط مساوي قرار دهد و به همه توانايي هاي يکسان دهد، بلکه يه اين معناست که از هر کسي به اندازه توانايي هاي او بازخواست کند و شرايط و زمان و مکان و نوع توانايي آنها را در هنگام سنجش اعمال و داوري در اعمال آنها لحاظ کند و از هر کسي به اندازه توانايي هاي او تکليف بخواهد؛ قرآن نيز به اين اصل اشاره کرده و مي فرمايد : لَا تُکلَّفُ نَفْسٌ إِلَّا وُسْعَهَا؛ هيچ کس موظّف به بيش از مقدار توانايى خود نيست! (1) پس اگر خداوند حکيم شخصي را غني و شخص ديگر را فقير قرار دهد هيچ مانعي ندارد.

روش تربیت نفس چیست؟

نکته يکم: انسان و حيوانات به طور طبيعي و غريزي ميل به آسايش و پاسخ به غرايز به ساده ترين وجه دارد، اما تفاوت انسان و حيوان در همين نکته است که انسان به دليل داشتن عقل و نيروي درک و شناخت مي تواند و بايد اين ميل غريزي را کنترل و مديريت کند و با همين کنترل و مديريت است که انسان به رشد و کمال انساني مي رسد. نکته دوم: انسان برخلاف برخي اديان و مسلک ها در زمينه روش مواجهه با غرايز معتقد به رويکرد حذفي نيست، به عبارت ديگر از منظر اسلام سرکوب غرايز مطلوب نيست، بلکه مديريت آن ها لازم است.

پربازدیدترین ها