نقدی بر پلورالیسم دینی یا تکثر گرایی دینی

متن سوال: 
نقد پلوراليسم ديني يا تکثر گرايي ديني برايم بنويسيد

باسلام خدمت شما پرسشگر محترم
تکثر گرايي ديني داراي معاني چندي است که در يک تقسيم بندي مشهور شامل سه مبحث مي شود:
1- تکثر گرايي در حوزه حقانيت يا صدق.
2- تکثر گرايي در حوزه رستگاري.
3- تکثر گرايي در حوزه اجتماع و هم زيستي مسالمت آميز.
تکثر گرايي در بخش نخست در مقابل انحصار گرايي قرار مي گيرد. انحصار گرايان رستگاري را در پذيرش ديني خاص منحصر مي کنندو با قبول اين که در اديان ديگر هم حقايقي وجود دارد حقانيت را نيز تنها از آن يک دين خاص مي دانند. تکثر گرايي در اين معنا با شمول گرايي نيز متفاوت است. شمول گرايان در رويارويي با تعدد اديان هم معتقد ند که يک دين حق وجود دارد و رستگاري از قبل اعتقاد به آن ممکن مي شود اما در عين حال برآنند که خداوند و لطف و عنايت او به انحاي مختلف در اديان مختلف تجلي يافته است و هر کس مي تواند رستگار شود حتي اگر از اصول اعتقادي دين حق چيزي نشنيده باشد.پلوراليسم در اين معنا با استفاده از مباني کلامي و معرفت شناختي همچون گوهر واحد اديان، تجربه ديني، تعدد حقيقت، تکافؤ ادله،نسبيت و تکامل معرفت ديني و... به تساوي اديان و مذاهب در بهره مندي از حقيقت و سعادت و رسيدن به رستگاري حکم کرده است. آن چه در ارتباط با اين تلقي از پلوراليسم بايد مورد توجه قرار گيرد رويکرد متفاوت آن در باره حقانيت و معنا و ملاک آن است ک برآمده از نسبيت معرفت شناختي فراگير است. البته تلقي هاي افراطي تري نيز از اين معنا وجود دارد مانند اين که حقايق در اصل، متعددند و همه عقايد و اديان گرچه متناقض باشند، حقيقت دارند و صحيح و درست‏اند و اين حقايق قابل تحويل و تبديل به يکديگر نيستند.
تکثر گرايي در معناي دوم درپي اين ديدگاه مطرح شده است که عذاب بيش‏تر انسان‏ها توسط خداوند متعال با رحمت مطلقه او منافات دارد و لازمه رحمت مطلق حق اين است که سبب عذاب براى بيش‏تر انسان‏ها فراهم نشود. لازمه اين سخن آن است که بپذيريم بيش‏تر اديان و مذاهب صحيح و برخوردار از حقانيت هستند. البته اين معناي از رستگاري را مي توان دليل و مقدمه اي براي معناي نخست دانست.
تکثر گرايي در معناي سوم هم به اين معنا است که پيروان اديان و مذاهب مختلف با وجود داشتن عقايد گوناگون و گاه متعتارض در مقام نظر، مي بايست در عمل بدون درگيرى و با صلح و صفا و در کنار هم زندگى کنند و عقايد يکديگر را تحمل کنند.
از ديدگاه اسلام معناي نخست قابل پذيرش نيست. اثبات اين امر نيازمند انجام مباحث مبسوط معرفت شناختي است که در اين مجال قابل ارايه نيست اما به اختصار مي توان گفت که حق دانستن تمام اديان و مذاهب به منزله پذيرفتن دعاوي متعارض و ناسازگار است که از نظر عقلي نيز قابل پذيرش نيست.
اماديدگاه دوم به خودي خود و بدون گرفتن چنين نتيجه اي از آن از نظر اسلام قابل پذيرش است.توضيح اين که از ديدگاه اسلام چنين نيست که هر کس به هر دليلي به حق نرسيده باشد از رستگاري محروم شود. بلکه براي عدم رستگاري به دو قيد بايد توجه نمود:1- عدم پذيرش حق از روي دانايي باشد.2- عدم پذيرش از روي عناد صورت گيرد.در غير اين صورت نمي توان به صورت قطعي از شقاوت چنين فردي سخن گفت.البته بايد توجه داشت که رستگاري داراي مراتبي است که رهايي از عذاب از جمله آن مراتب است. نکته ا ي که در اين باره بايد به صورت جدي مورد توجه قرار گيرد مغالطه اي است که طرفداران کثرت گرايي با استفاده از مسأله رستگاري مرتکب آن شده اند و آن ايجاد ملازمه بين رستگاري و حقانيت است. ايشان در اين مغالطه برآن شده اند که چون عذاب اکثريت با رحمت خداوند ناسازگار است بايد بگوييم که همگان از حقانيت برخوردارند تا اين مشکل به وجود نيايد. نکته اي که در اين مغالطه وجود دارد اين است که در حقيقت بين حقانيت و رستگاري تلازم وجود دارد يعني هر طرفدار حقي رستگار مي شود اما از اين سو بين رستگار شدن و حقانيت چنين ملازمه اي برقرار نيست يعني چنين نيست که هر کس که امکان رستگار شدنش وجود داشته باشد لزوما برحق باشد. همان طور که گفتيم از ديدگاه اسلام با پذيرش انحصار حقانيت در دين اسلام نجات را با شرايطي که گفته شد منحصر در چروان ظاهري اسلام نمي داند.
ديدگاه سوم نيز از نظر گاه اسلام مورد تأييد قرار گرفته است. اما بايد بدانيم که هم‏زيستى مسالمت‏آميز و عدم درگيرى در مقام عمل، به‏معناى حقانيت همه اديان ومذاهب نيست وهيچ ملازمه‏اى منطقى بين اين دو وجود ندارد، بلکه صلح و صفا بين انسان‏ها و اديان در حد وسيعى (بجز در موارد عناد و لجاج و فتنه) مورد تاييد دين مبين اسلام است و خود همين مساله دليل بر کمال و حقانيت و علو آن مى‏باشد.

براي آگاهي بيشتر ر.ک:
1- عدل الهي، شهيد مطهري.
2- پلوراليسم دينى در بوته نقد، حسن معلمي.
3-تحليل و نقد پلوراليسم ديني، علي رباني گلپايگاني.
4-تکثر اديان در بوته نقد، حسن کامران.
5- تحليل انتقادي مباني معرفت شناختي پلوراليسم ديني، فرزاد نجفي.
6- راه رهايي، روح اله زينلي، مجله مشکات شماره 103.
موفق و پيروز باشيد.

پربازدیدترین ها