لطفا نکاتی در مورد فیلم سنگسار ثریا بیان کنید ؟

متن سوال: 
سلام توضيحاتي در مورد فيلم سنگسار ثريا مي خواهم؟

باعرض سلام و تشکر از سوال خوب شما سنگسار ثريا يکى از فيلمهايى است که دشمنان اسلام در راستاى تخريب چهره اسلام ساخته اند هدف عمده اين فيلم تخريب چهره رحمانى دين اسلام و ايران در سطح جهان و در شرايطى است که جهان به سمت بيدارى عظيم اسلامى در حال حرکت بوده و هر روز موج اسلام گرايى و اسلام خواهى در جهان گستر مى يابد لذا براى جلوگيرى از گسترش اين موج که همزمان با تمامى دنيا اروپا و آمريکا را هم در نورديده عمال و مزدبگيران جهان سلطه به ساخت فيلمهايى از اين دست اقدام مى کنند . به منظور مشخص تر شدن ابعاد مختلف اين فيلم و نقد آن به نظر مى رسد معرفى و نقد از جانب افراد صاحب نظر مناسبتر باشد فلذا مقاله اى که توسط يکى از دانش پژوهان موسسه آموزشى پژوهشى امام خمينى و عضو انجمن فارغ التحصيلان اين مرکز به نام آقاى دکتر على رمضانى نگاشته اند عينا خدمت شما تقديم مى گردد . درباره فيلم سنگسار ثريا م ( منوچهرى ) نام فيلمى به کارگردانى « سيروس نورسته » محصول 2008 آمريکا است که مدتى پيش در جشنواره تورنتو به نمايش در آمد و سر و صداهايى به پا کرد . فيلمى که مى‌توان آن را در رده فيلم‌هاى ضد ايرانى - اسلامى قرار داد و طبق معمول توجه مجامع سينمايى غرب را به خود جلب کرده است . اين فيلم بر پايه رمانى به همين نام ( در 1994 ) نوشته « فريدون صاحب‌جمع » ساخته شده و ماجراى آن در سال 1986 و در راستاى « نقض حقوق بشر » و « سنگسار در ايران » اتفاق مى‌افتد . ديالوگ‌هاى اين فيلم بيشتر به زبان فارسى است و فيلم با زيرنويس انگليسى پخش جهانى مى‌شود . « سنگسار ثريا » توسط کمپانى ام پاور پيکچرز و با تهيه کنندگى استيو مک اويتى و جان شپرد توليد شده و متن آن را « سيروس نورسته » و همسرش بر اساس رمان فوق الذکر نوشته‌اند . « شهره آغداشلو » بازيگر ايرانى و « جيم کويزل » بازيگر مصائب مسيح از هنرپيشگان اين فيلم هستند . داستان فيلم از اينجا شروع مى‌شود که روزنامه‌نگارى فرانسوى در سفرش ، به روستايى در ايران به نام « کوهپايه » مى‌رسد و اتومبيلش را براى تعمير به هاشم ، مکانيک روستا مى‌دهد . توقف روزنامه‌نگار فرانسوى در روستا فرصتى است تا او در جريان يک ماجراى هولناک قرار گيرد زنى به نام زهرا به محض ديدن روزنامه‌نگار او را به خانه خود دعوت مى‌کند و از او مى‌خواهد پاى حرفهايش بنشيند . از اين نقطه فيلم وارد يک فلش بک مى‌شود و داستان در گذشته روايت مى‌شود و خواهرزاده زهرا « ثريا » در مرکز اين ماجرا قرار دارد . شوهر ثريا که يک زندان‌بان است قصد تجديد فراش دارد اما چون توانايى پرداخت هزينه هر دو زن را ندارد به ثريا پيشنهاد طلاق مى‌دهد ، ثريا وقتى حقوقش ( مهريه ) را مطالبه مى‌کند مرد زير بار نمى‌رود و براى خلاص شدن از دست ثريا با کدخدا و روحانى روستا تبانى مى‌کند . نقشه از اين قرار است که ثريا را به خانه هاشم براى کلفتى مى‌فرستند ، مردى که زنش را از دست داده و به همراه فرزند ناشنوايش زندگى مى‌کند و اين ويژگى‌ها موقعيت را براى متهم شدن ثريا به رابطه با هاشم فراهم مى‌کند . شوهر ثريا با همدستى کدخدا و ملاى ده به زن بى‌گناه اتهاماتى را نسبت مى‌دهند که در نهايت به سنگسار شدن ثريا منجر مى‌شود . اين فيلم تبليغاتى ، که مى‌توان آن را فيلمى ضد اسلامى و ضد ايرانى ناميد ، همزمان دو هدف مهم را دنبال مى‌کند . از يک سو اسلام را ، که بنا به گفته تئوريسين‌ها و نظريه‌پردازان غربى تنها قدرتى است که بعد از سقوط و فروپاشى اردوگاه کمونيسم مى‌تواند پنجه در پنجه ليبرال دموکراسى غرب اندازد ، خشن جلوه داده ، سير پرشتاب گرايش مردم و خصوصاً نخبگان غربى را به سمت اسلام متوقف سازد ، و از سوى ديگر ايران اسلامى را که به عنوان امّ القراى جهان اسلام و مروّج اسلام ناب در سطح دنيا معرفى شده است و انقلاب اسلامى آن و مردم متديّنش الگويى براى جهانيان شده‌اند را عقب‌افتاده ، وحشى و دور از تمدن ، بى‌عاطفه و سنگدل نشان دهد . تحريف قوانين و مقررات جزايى و احکام دين هدفى است که اين فيلم 5 ميليون دلارى و سرمايه گذاران آمريکاييش دنبال مى‌کنند . به نظر مى‌رسد اين فيلم به دليل حجم گسترده اطلاعات غلط براى مخاطبان ايرانى تهيه نشده ، چرا که هر ايرانى مسلمانى ، هرچند اطلاعات کمى از اسلام داشته باشد ، به وضوح دروغ بودن آن را در مى‌يابد . غرض از توليد آن قطعاً تأثير گذاشتن بر چهره ايران در جهان است . درباره اين فيلم بايد گفت که حقيقتاً سراسر قلب ، مسخ و تحريف است ، چه از نظر « مجازات اسلامى سنگسار » ، و چه از نظر واقعياتى که در جامعه ايرانى اسلامى ما در گذشته و حال جريان داشته و دارد . همانطور که اشاره شد ، فيلم اهداف تبليغاتى را عليه اسلام و ايران دنبال مى‌کند . از اين رو نمى‌توانسته و نخواسته با « واقعيت » مواجه گردد و از آنجا که نمايش « حقيقت حکم سنگسار در اسلام » و بيان فلسفه آن و همچنين نمايش واقعيات جامعه ايرانى مى‌توانسته به سود اسلام تمام شود ، دست به عملى ناجوانمردانه زد و « صداقت » را پاى اهداف و مطامع سخيف امپراطورى رسانه‌اى غرب ذبح نمود ، و در واقع « حقيقت » را « سنگسار » نمود . آرى شنيده بودم هنگام نمايش اين فيلم در سينماهاى آفريقا ، زنان بسيارى ، نيمه‌هاى فيلم با چشمانى اشکبار ، سالن سينما را ترک مى‌کردند و تحمل ديدن فيلم را تا پايان آن نداشتند . نگارنده نيز هنگام تماشاى فيلم ، خصوصاً لحظه اوج آن و هنگام سنگسار ، طاقت از کف ربوده و با صداى بلند گريه کردم اما نه براى « سنگسار ثريا » ى موهوم که براى « سنگسار حقيقت » و مظلوميت اسلام ، زيرا نه « حکمى با آن شرايط » در اسلام ، و نه « جامعه و مردمانى با آن ويژگيها » در ايران ، وجود خارجى داشته و دارد و اگر بتوان در تاريخ نمونه‌اى از اين جنايت‌ها را نشان داد احتمالاً در دوره‌هايى از قرون وسطاى مسيحى و دوران تمدن کنونى غرب را بايد نام برد که در آن نه « جسم زن » که « شخصيت » زن سنگسار مى‌شود . فروپاشى اخلاقى ، گسترش و شيوع فساد جنسى و اخلاقى ، ترويج بى‌بندوبارى و همجنس‌بازى ، فروپاشى خانواده و گسترش روزافزون طلاق ، افزايش آمار تولد نوزادان مجهول الهويه که شناختى از پدر خويش ندارند و دهها مورد ديگر در غرب ، محصول سنگسار شخصيت ثرياها در غرب است که همه روزه به ميزان فراوان انجام مى‌گيرد . اينها را اضافه کنيد به باندهاى مافيايى مخوف و سازمان‌يافته‌اى که در تجارت و بردگى و قاچاق زنان و دختران در کشورهاى غربى فعاليت مى‌کنند و در اين باره حرف بسيار است . اما درباره فيلم مزبور نکاتى قابل طرح است که در دو قسمت ذکر مى‌شود . در قسمت اول فيلم را از نظر اسلام و قانون اسلامى مورد ارزيابى قرار مى‌دهيم و در قسمت دوم به مطالب اجتماعى خلاف واقع و دروغ که در فيلم به جامعه ما نسبت داده شده است ، مى‌پردازيم . اما قبل از آن لازم است به اختصار نگاهى به فلسفه تشريع حدود و تعزيرات در اسلام داشته باشيم . فلسفه تشريع حدود و تعزيرات در اسلام : اصل در اسلام ، رحمت و مغفرت است و اشاره خواهيم کرد که حتى حدود الهى ، هم براى فرد گناهکار و هم براى جامعه رحمت است . خداى متعال انسانها را براى رسيدن به کمال و سعادت ابدى ، با آياتش تشويق کرده و يا با برخى ديگر از آيات تنبيه داده و از ارتکاب برخى اعمال که سقوط انسانيت را در پى دارد بر حذر داشته است . با اين حال هستند انسانهايى که باز به گناه بيفتند و با ارتکاب اعمالى نظير سرقت ، تجاوز به مال و ناموس مردم ، فحشا و منکرات ، امنيت مردم و جامعه را مختل کنند . خداى متعال براى نجات و جلوگيرى از آلوده شدن اين افراد و جامعه ، حدّ معيّن کرده است . پس هدف از تشريع حدّ ، اصلاح جامعه و فرد است و حتى کسى که اعدام مى‌شود ، مشمول رحمت الهى واقع مى‌شود و همين اجراى حدّ او را پاک مى‌کند . حدود و تعزيرات در اسلام ، هم براى شخصى که حد بر او اجرا مى‌شود و هم براى ديگران رحمتند زيرا انسانى که حد مى‌خورد ، تنبيه مى‌شود و گناه را تکرار نمى‌کند . از طرف ديگر براى ديگران نيز عبرت است . خداوند مى‌خواهد با اجراى حد ، افرادى را که زمينه فساد در آنها وجود دارد ، از سقوط در حضيض پست‌تر از حيوانات نجات دهد و به اوج انسانيت برگرداند . وجه بازدارندگى حدود در اينجا به دو مطلب شايان ذکر اشاره مى‌کنيم : نخست آن که اسلام در حدود ، سخت‌گيرى کرده و مجرم به منظور بازداشتن از گناه ، بايد تنبيه بدنى شود . چون مجازات مالى بازدارنده نيست . بسيارى مايلند حتى چند برابر ديه معيَّن شده را بدهند تا دستشان قطع نشود يا قصاص نشوند . تنها مجازاتى که مثلاً در آدم‌کشى بازدارنده است ، قصاص است . وقتى فردى بداند که در مقابل آدم‌کشى ، خودش را مى‌کشند ، اين قطعاً بازدارنده است . همچنين وقتى بداند در مقابل تجاوز ناموسى محصنه ، رجم ( سنگسار ) مى‌شود و يا اگر غير محصنه باشد ، شلاق مى‌خورد ، يا اگر سرقت کرد دستش را مى‌بُرند ، قطعاً بازدارنده است . چرا اسلام سخت‌گيرى کرده است ؟ چون بسيارى از اوقات تنها سرقت نيست . سارقى که براى سرقت وارد حيطه خصوصى افراد مى‌شود ، اگر در آن لحظه بخواهد به ناموس طرف تجاوز کند و با مقابله شود ، آدم هم مى‌کشد فقط براى اين که مالى را سرقت کند از اين رو اسلام سخت‌گيرى مى‌کند . دوم آن که ، از طرف ديگر اسلام در اثبات جرايم حدّى نيز بسيار سخت‌گيرى کرده است که بدان اشاره خواهد شد و اين بدين خاطر است که به گزاف حد اجرا نشود . اسلام در مقابل اصل آدم‌کشى ، قصاص را قرار مى‌دهد ، اما از طرفى به عفو تشويق مى‌کند حتى در حدود آن‌قدر تمهيدات به کار برده که تمام عالمان مسلمان بر اين عقيده‌اند که تا آنجا که ممکن است بناى حدود بر تخفيف است . اگر زنى بدون شوهر حامله شود ، آيا مى‌شود او را حد زد ؟ فقه شيعه مى‌گويد : ممکن است وطى به شبهه يا تجاوز به عُنف بوده باشد و لذا نبايد حد بخورد . شيعه مى‌گويد : تُدرَأُ الحدود بالشّبهات يعنى هر جا شبهه داريد نبايد حد بزنيد . در فقه اسلام موارد متعددى از اين باب داريم . وقتى يک زن و مرد را با هم مى‌گيرند و از قرابت آن‌ها سؤال مى‌کنند ، آيا با جواب منفى آنان مى‌شود حد زد ؟ خير ! از آن‌ها سؤال هم نبايد بشود شايد صيغه خوانده و عقد کرده باشند . همه فقها از روايات استفاده مى‌کنند : « کان بناء الحد على التخفيف » و اصلاً مطلوب شرع ، سَتر و پوشاندن گناهان است . حاصل آن که در اسلام ، حد به منظور اصلاح جامعه و بازدارندگى معيّن شده و تمهيداتى نيز پيش‌بينى شده که حد به آسانى اجرا نگردد و به کسى ظلم نشود . اينک دو قسمت مزبور را پى مى‌گيريم : قسمت اول : ارزيابى فيلم از منظر قانون اسلام . 1 اساس فيلم دروغى بزرگ و بهتانى عظيم به اسلام و قوانين آن است . اساساً حد رجم ( سنگسار ) در اسلام ، زمانى براى زناکار ثابت مى‌شود که زنى با داشتن شوهر و يا مردى با داشتن زن و امکان دسترسى هر يک به همسران خود ، تنها به خاطر هوى و هوس و لگدمال کردن اخلاق و عفت عمومى جامعه ، عمل زنا را انجام دهد ( يعنى زناى محسنه [ . [ 1 پس حکم سنگسار براى هر نوع عمل منافى عفت اجرا نمى‌شود ) . راه اثبات زناى محسنه ( زناى مرد متأهل و زن شوهردار ) از دو طريق صورت مى‌گيرد : - با اقرار زن يا مرد زناکار ( به شرط داشتن بلوغ و عقل و اختيار و قصد اقرار ) ، آنهم نه يک مرتبه بلکه حتماً بايد 4 مرتبه و به صورت صريح و روشن [ [ 2 ( نه دو پهلو ) باشد . و جالب است بدانيم اگر کسى بر زنايى که موجب سنگسار است چهار مرتبه اقرار کند و سپس انکار کند ، سنگسار نمى‌شود . [ [ 3 در حالى که ما در فيلم بارها از ثريا انکار اين مسأله را مى‌شويم که ملتمسانه مى‌گويد : « من کارى نکردم » . پس از نظر قانون اسلامى ، حکم مزبور ثابت نيست . - با شهادت چهار نفر مرد يا سه مرد و دو زن . و اگر شاهدها کمتر از اين تعداد باشند ، حد ثابت نمى‌شود و بايد شاهدها را به جهت تهمتى که زده‌اند شلاق زد . [ [ 4 آنچه در فيلم مى‌بينيم آن است که ثريا به خاطر شهادت دروغ دو نفر ( شوهر ثريا و هاشم ) سنگسار مى‌شود . سازندگان فيلم اگر انصاف و شهامت مى‌داشتند ، مى‌بايست صحنه‌هاى شلاق خوردن اين دو نفر را به جهت تهمت زدن به ثريا نشان مى‌دادند ، ولى ظاهراً منافع امپراطورى رسانه‌اى غرب ايجاب مى‌کند که « حقيقت » ، « سنگسار » شود و حکم اسلام ، وارونه به جهانيان معرفى شود . . 2 در جايى از فيلم « کدخدا ابراهيم » ادعايى عجيب را مطرح مى‌کند و به ثريا مى‌گويد : « وقتى مردى اتهامى به زنش مى‌زنه اين وظيفه زنه که بى‌گناهى خودش رو اثبات کنه . قانون شرع اين طور مى‌گه . حتى در موردى که زنى از شوهرش شاکى باشه باز هم اثبات ادعا بر عهده زنه . مى‌فهمى ؟ ! » همه کسانى که ذره‌اى از قانون مجازات اسلامى اطلاع داشته باشند مى‌دانند که هر کسى ادعايى را در محکمه اسلامى مطرح مى‌کند موظف است خودش براى اثبات حرفش سند و مدرک ارائه کند و اين نکته هيچ ارتباطى به جنسيت فرد ندارد و ج همانگونه که اشاره شد - در تهمت بستن‌هاى بدون سند و مدرک ، فرد در مقابل قانون مسئول است تا جايى که در تهمت بستن به نواميس ، کيفرهايى مانند مجازات شلاق پيش‌بينى شده و به اين ترتيب اهرم‌هاى بازدارنده‌اى براى اين مسائل قرار داده شده است . به علاوه شريعت اسلام مقرراتى وضع کرده که معمولًا اثبات رفتارهاى منافى عفت غير ممکن يا فوق العاده دشوار مى‌شود و تنها دامن افراد بسيار هرزه و هتاک و بى‌بندوبارى را مى‌گيرد که بى‌توجه به هنجارهاى جامعه ، حاضر مى‌شود تمام ارزش‌هاى انسانى و اخلاقى جامعه را لگدکوب هوى‌ها و هوسهاى خويش کنند . هر چند شايد ذکر جمله ذيل در اينجا مناسب نباشد ، اما به نظر مى‌آيد تعداد افرادى که از جزئيات احکام اسلام آگاهى کامل نداشته باشند ، قابل توجه باشد . فقهاء اسلام در بيان ويژگيهاى شهادت در مسأله زنا مى‌نويسند : « در شهادت شهود بر زنا ، تصريح يا مانند آن بر مشاهده دخول آلت مرد در عورت زن مانند ميلى که در سرمه‌دان است يا مشاهده بيرون آوردن از عورت زن لازم است ( آنهم شهود بايد علم داشته باشند که اين عمل ، بدون عقد شرعى يا ملکيت و بدون شبهه و نيز بدون اکراه و اجبار بوده است ) . و حتى اگر چهار شاهد ، اصل مسأله را شهادت دهند که ما ديديم مثل ميل در سرمه‌دان ، ولى جزئيات آن را اختلاف داشته باشند و مثلاً در زمان و مکان اختلاف داشته باشند ، نه تنها شهادتشان پذيرفته نيست بلکه بايد بر شهود به دليل بهتان حد و شلاق زده شود » . [ [ 5 أسفا که آنچه در فيلم به نمايش درآمده ، فرسنگها با قانون و احکام اسلام فاصله دارد ! اصلاً ثريا عمل منافى عفت انجام نداده است . اتهامى که در فيلم به ثريا زده مى‌شود عبارت است از : لبخند و استراحت ( خوابيدن ) وى در منزل هاشم ! . عملى که در اسلام حتى گناه و خلاف هم محسوب نمى‌شود چه رسد به اينکه بخواهد حد ج و آنهم حد سنگينى مثل سنگسار - داشته باشد . و حتى فقها تصريح مى‌کنند که « در بوسيدن و با هم خوابيدن و معانقه و غير اينها از استمتاعات ، حدّى جارى نمى‌شود » . [ [ 6 . 3 به علاوه از نظر اسلام شاهدها بايد عادل باشند و « شهادت فاسق‌ها نه تنها مقبول نيست بلکه ( حتى اگر يکى از چهار شاهد فاسق باشد ) بايد هر چهار شاهد را شلاق زد » . [ [ 7 و اين در حالى است که با توجه به رفتار ظالمانه شوهر ثريا وى قطعاً از عدالت ساقط است و مصداق « فاسق » خواهد بود و طبعاً طبق قانون اسلام بايد هر دو شاهد حد و شلاق زده شوند . همچنين چهار شاهد بايد يکجا و پشت سر هم به عمل خلاف عفت شهادت بدهند و شهادت جدا جدا به طورى که شائبه تبانى وجود داشته باشد قابل قبول نيست . . 4 ماجراى فيلم « سنگسار ثريا » از يک ادعاى فمينيستى آب مى‌خورد و مدعى تبعيض جنسيتى در شرع اسلام و جامعه ايران است ، و اين در حالى است که از نظر قانون اسلام ، حکم مورد اشاره فيلم ، براى زن و مرد يکسان است و مختص زنان نيست [ . 5 . [ 8 فيلم در صحنه‌هاى گوناگون از تناقضاتى آشکار رنج مى‌برد . در يک مورد ، مثلاً « ثريا » را با سرى برهنه و با موهاى پريشان وارد گودال مى‌کنند ( که البته براى تهييج بيشتر احساسات و عواطف بينندگان با استفاده از زيباييهاى زنانگى است ! ) و در عين حال زنان ده در مواجهه با نامحرم به شکل مضحک و تمسخر آميزى صورتشان را تا بالاى بينى با چادر مى‌گيرند ! و اين در حالى است که مجرى سنگسار يک به اصطلاح روحانى است ! آيا اين به اصطلاح روحانى نمى‌داند که مرد و زن زناکارى که حکم رجم بر آنها ثابت شده ، بايد تمام بدن را به شکل کفن بپوشاند ؟ ! در کجاى اسلام آمده است که زن در اين وضعيت مى‌تواند کشف حجاب کند ؟ . 6 از نظر اسلام ، با اجراى حد الهى گناهکار پاک مى‌شود ( اجراى حد کفاره گناه است ) ، و بايد بر بدن زن و مرد رجم شده نماز خواند و در قبرستان مسلمين دفن کرد ، در حالى که بر بدن ثريا نماز خوانده نمى‌شود و مردم مسلمان ! روستا جنازه را رها مى‌کنند تا آنجا که دلقک‌هاى خارجى با ترحم پارچه‌اى روى جنازه مى‌اندازند و بعداً چند زن و از جمله زهرا خاله ثريا جنازه را ، نه در قبرستان مسلمين ، که در کنار يک رودخانه ! دفن مى‌کنند . . 7 فيلم ، حکم الهى را وسيله‌اى براى انتقام‌گيرى و تشفى خاطر افراد گوناگون معرفى مى‌کند ! همسر ثريا ، پدر و پسران وى ، روحانى روستا و برخى ديگر چنان سنگ را پرتاب مى‌کنند که گويى کينه ديرينه با زن داشته و در صدد انتقام گيرى‌اند . در حالى که در اسلام ، حتى آنجا که حکم ج با همه شرايط دشوارش ج اثبات مى‌شود ، هدف از اجراى حکم ، رحمت و رأفت براى گنهکار است . از نظر اسلام ، « کسى که بر عهده‌اش حدّ مى‌باشد نبايد سنگ بزند » [ [ 9 ، و قبلاً گفتيم که شوهر ثريا با شهادت دروغ و تهمتى که بر ثريا زد ، بايد حد زده شود . اين در حالى است که اولين سنگى که به ثريا اصابت مى‌کند را شوهرش مى‌زند ! نيز آنجا که سنگِ پرتاب شده توسط پدر به وى اصابت نمى‌کند ، يکى از زنان حاضر در صحنه مى‌گويد : لابد حکمتى در کار است و اين زن بى‌گناه است که سنگ اصابت نمى‌کند . بلافاصله روحانى و کدخدا و شوهر زن ، با دست‌پاچگى دست به کار مى‌شوند و شوهر مأمور پرتاب سنگ مى‌شود تا شبهه به وجود آمده بر طرف شود ! و شوهر قبل از پرتاب سنگ به روحانى اطمينان مى‌دهد که سنگ وى به خطا نخواهد رفت ! در حالى که هدف احکام و حدود اسلامى فقط تنبيه و پاک شدن گناهکار و عبرت گرفتن ديگران است نه انتقام گرفتن و تشفى خاطر مشتى کينه‌توز . . 8 از منظر فقه اسلامى « اگر زنا با شهادت شهود ثابت شود اول کسى که بر او سنگ مى‌زند شاهد است » [ . [ 10 ( و فلسفه‌اش اين است که شاهد مسئوليت شرعى و وجدانى شهادت را به دوش بگيرد و شهادت بر عمل منافى عفت در جامعه اسلامى بى‌جهت رايج نشود و افراد جرأت نکنند شهادت دروغ دهند . و اين خود دليلى بر اين است که بناى اسلام بر اين است که تا جايى که ممکن است گناه علنى نشود و نيازى به اجراى حد پيدا نشود ) . اما در فيلم براى تحريک احساسات مخاطبين ، نخستين سنگ را به دست پدر ثريا مى‌دهند که از شهود نبوده است . ( هر چند سنگى که پدر مى‌زند به وى برخورد نمى‌کند ) . . 9 اسلام مى‌گويد : « نبايد در رجم ( سنگسار ) به سر و صورت او سنگ زد » [ [ 11 در حالى که در فيلم ، اولين سنگ به پيشانى زن مى‌خورد و سنگهاى متعددى نيز به سر و صورتش اصابت مى‌کند تا احساسات و عواطف مخاطب را بيشتر عليه اسلام و احکام و قوانين اسلامى تحريک کند ! . . 10 « سنگها بايد کوچک باشد » [ [ 12 ، که باز در فيلم در برخى موارد خلاف آن به نمايش گذاشته شده است . . 11 از نظر قانون اسلامى ، « اگر شهود از محل سنگسار فرار نمايند حکم سنگسار ساقط مى‌شود » [ [ 13 ( چون اصل ادعاى آنها مورد ترديد قرار مى‌گيرد ) ، در حالى که هاشم ( تنها شاهد به اصطلاح عادل ماجرا ) چنين مى‌کند و از صحنه مى‌گريزد ولى سنگسار ادامه مى‌يابد . و اما قسمت دوم : نسبت‌هاى ناروا به جامعه اسلامى و ملت قهرمان ايران . 1 توليدکنندگان فيلم در تهاجم به اسلام و نمادهاى اسلامى ، از تمام ظرفيت استفاده کردند . هر از چند گاهى عکس بزرگى از حضرت امام خمينى ( ره ) را نشان مى‌دهد که گويى مشرِف بر روستا و اتفاقاتى است که مى‌افتد و اين ماجرا با اجازه و يا دستور وى انجام مى‌گيرد ! تضعيف « روحانيتِ اسلام » به همينجا ختم نمى‌شود ، روحانى روستا ج که روى شمر بن ذى الجوشن و هيتلر و صدام و همه جنايت‌پيشگان تاريخ را سفيد کرده است - در حالى از ثريا تقاضاى متعه ( ازدواج موقت ) مى‌کند که ثريا شوهر دارد و طبق قانون اسلام ، زن در يک زمان نمى‌تواند همسر دو مرد باشد ! اضافه کنيد به اينها پافشاريهاى بيجايى که وى در مسأله اجراى حکم سنگسار دارد ، همچنين تکبيرها و شهادتين که روحانى با صداى بلند هنگام اصابت سنگ بر ثريا فرياد مى‌کند که ثمره‌اى جز انزجار مخاطب ناآشنا با احکام و قوانين واقعى اسلام ، از اين شعارها ندارد . همچنين قرآنى که در اکثر صحنه‌ها زير بغل روحانى روستا است ، در ميان روحانيت ما اصلاً مرسوم نيست و فيلم در صدد است به مخاطب القاء کند رفتارهاى ناهنجار و ظالمانه روحانى و ديگر اهالى روستا برگرفته از قرآن است ! بسيج و بسيجيان هم از الطاف کريمانه افتراها و ناجوانمردى‌هاى سازندگان فيلم بى‌نصيب نماندند ! خلاصه اينکه تمامى شخصيت‌هاى منفى داستان نماد يکى از نهادها و طيف‌هاى مذهبى و انقلابى هستند . ملا حسن نماد روحانيت است ، شوهر ثريا در جائى به عنوان پاسدار معرفى مى‌شود و پسران ثريا هم قرار است که پاسدار بشوند ، دو بسيجى هم با چفيه‌اى که بر گردن دارند مسئول جلوگيرى از فرار ثريا و روزنامه‌نگار هستند ، قاضى و بزرگ روستا ( کدخدا ) هم به نوعى نماد قوه قضائيه است ، مردمى که طرفدار اين افراد هستند در نهايت قساوت قلب و بى‌سوادى و ساده لوحى معرفى مى‌شوند . افراد منفى همگى چهره‌هاى خشک مذهبى و مقدس دارند که تسبيح از آنها جدا نمى‌شود ! و البته ! چهره‌اى زيبا براى شخصيت ثريا انتخاب مى‌شود تا تأثير احساسى فيلم بر مخاطب چند برابر شود . . 2 شوهر ثريا نيز ظاهرى مذهبى دارد و با داشتن زن و 4 فرزند قصد دارد با دخترى 14 ساله ازدواج کند اما وضع مالى او چندان رضايت‌بخش نيست که خرج دو خانواده را متحمل شود ، به همين خاطر تصميم مى‌گيرد که ثريا را طلاق دهد ! وى وقتى با مخالفت ثريا مواجه مى‌شود براى رها شدن از اين مشکل بزرگ به روحانى روستا پناه مى‌برد و با کمک او برنامه جنايتکارانه خود را اجرا مى‌کند ! همه اينها تنها بخاطر اين است که از شر همسر اولش راحت شود و بتواند آزادانه با دخترى ديگر ازدواج کند ! حقا که انصاف و صداقت را فداى هوى و هوس خويش کرده‌اند . استثنائاتى اينچنين در هر جامعه‌اى ممکن است وجود داشته باشد اما آيا مى‌توان آن را به صورت قاعده‌اى کلى و عمومى به جامعه‌اى نسبت داد ؟ ! آنهم جامعه‌اى که بر اساس فرهنگ دينى و ملى خويش اهميت فراوانى براى نهاد خانواده قائل است . آرى در غرب خصوصاً بعد از رنسانس و پيدايش دوره جديد و از آغاز تمدن جديد غرب ، بنيان خانواده بر باد است ! و سازندگان فيلم از آنجا که در غرب زندگى مى‌کنند حوادث و اتفاقاتى را که در جوامع غربى اتفاق مى‌افتد را به کرات مشاهده مى‌کنند و از اين رو به اين « توهم » دچار شدند که حتماً در ديگر کشورها هم امر به همين منوال است . متأسفانه بايد رسماً مرگ « وجدان » و « صداقت » و « انصاف » را در دنياى به اصطلاح متمدن ! و پيشرفته غربىِ امروز اعلام کرد . دست‌اندرکاران فيلم با « خيانت » به يک « ملت » و « فرهنگ » غنى آن ، جامعه‌اى را متهم کردند که در فرهنگ و انديشه در ميان ملتهاى جهان سرآمد است و موجبات تشويش و گمراهى اذهان عمومى ملتها را نسبت به فرهنگ اين ملت بزرگ فراهم ساختند . . 3 در فيلم وقتى زن هاشم مى ميرد ، زنان ده به خانه او هجوم مى برند و ماترک زن هاشم را غارت مى کنند ! . واقعاً وجدانهاى بيدار قضاوت کنند در کجاى « ايران اسلامى » چنين اتفاقاتى افتاده يا مى‌افتد . اسلام به پيروانش دستور مى‌دهد که براى خانواده ميت تا سه روز غذا ببرند تا لازم نباشد آنها به کار غذا پختن بپردازند و هم اکنون نيز در برخى مناطق ايران مرسوم است که به هنگام فوت شخصى ، اهالى آن محل ، با پخت غذا و آوردن به مسجد از عزاداران ، پذيرايى مى‌کنند . البته بعيد نيست که تهيه‌کنندگان فيلم ايران را با نيويورک اشتباه گرفته باشند که وقتى در سال « دو دقيقه » به احترام « اديسون » برق شهر قطع مى‌شود بعد از وصل برق ، با يک شهر غارت شده مواجه مى‌شوند ! . 4 فيلم روايتگر يک نظام مردسالارانه در ايران است . « سيروس نورسته » کارگردان ساکن امريکا با نشان دادن « روستاى کوهپايه » به خيال خودش نمادى از جامعه و حکومت ايران را به تصوير کشيده که در آن حقوق زن‌ها لگدکوب مى‌شود ، زن‌ها هميشه مجبور به سکوت مى‌شوند و مردهايشان تمام قوانين را به نفع خود تصويب و اجرا مى‌کنند . اين در حالى است که زنان به برکت انقلاب اسلامى ، در بسيارى از عرصه‌هاى اجتماعى و سياسى حضور فعال دارند . بيش از 70 درصد ورودى‌هاى دانشگاهها را زنان و دختران تشکيل مى‌دهند . در بسيارى از ارگانها و نهادها و ادارات از وزارت گرفته تا نمايندگى مجلس و اعضاى شوراها و تا ارگانهاى نظامى همچون سپاه و بسيج و نيروى انتظامى و غيره مشارکت و حضور جدى دارند و در برخى عرصه‌ها از مردان نيز پيشى گرفته‌اند . و خلاصه آن که فيلم « سنگسار ثريا » اثرى است که از واقعيت هاى جامعه ايرانى فاصله بسيار دارد ، بيان تصويرى و کلامىِ اثر ، شعارى است و از صداقت و حسن نيت سازندگانش خبرى نيست . والسلام [ [ 1 . البته براى « محسنه » شمردن عمل منافى عفت ، شرايطى است که فقهاء اسلام ، در کتب فقهى ذکر کرده‌اند . [ [ 2 . امام خمينى ( ره ) ، تحرير الوسيله ، کتاب الحدود ، عنوان : « آنچه که زنا به وسيله آن ثابت مى‌شود » ، مسأله 1 و . 2 [ [ 3 . همان ، مسأله . 5 [ [ 4 . همان ، مسأله . 9 [ [ 5 . امام خمينى ( ره ) ، همان ، مسأله 10 و . 11 [ [ 6 . همان ، مسأله . 16 [ [ 7 . همان . [ [ 8 . همان ، کتاب الحدود ، مسأله . 10 [ [ 9 . همان ، ذيل عنوان : « در کيفيت واقع ساختن حد » ، مسأله . 5 [ [ 10 . همان ، مسأله . 3 [ [ 11 . همان ، مسأله . 4 [ [ 12 . همان ، مسأله . 5 [ [ 13 . همان ، ذيل عنوان : « ملحقات حد زنا » ، مسأله . 3 موفق و پيروز باشيد.

نوع سوال: 

پربازدیدترین ها