لطفا برخی از فضائل امام هادی علیه‌السلام نام ببرید؟

متن سوال: 
سلام. لطفا برخي از فضائل امام هادي عليه‌السلام نام ببريد؟

باسلام خدمت شما پرسشگر محترم قطب راوندي مي‏‌گويد: خصال پسنديده امامت، فضل، علم، صفات نيکو و اخلاق حسنه امام هادي مانند پدران بزرگوارش بود. امام هادي عليه السلام قطب راوندي مي‏‌گويد: خصال پسنديده امامت، فضل، علم، صفات نيکو و اخلاق حسنه امام هادي مانند پدران بزرگوارش بود. موقعي که شب فرا مي‏‌رسيد آن حضرت متوجه قبله مي‏‌شد و مشغول عبادت و اطاعت پروردگار سبحان مي‏گرديد و ساعتي از عبادت باز نمي‏‌ايستاد. آن حضرت جبه پشمينه‏‌اي مي‏‌پوشيد و بالاي سجاده‏‌اي از حصير مي‏‌ايستاد.[1] صدوق در کتاب امالي خود از ابوهاشم جعفري روايت مي‏‌کند که گفت: يک وقت فقر و فاقه شديدي به من روي آور شد. من به حضور حضرت هادي شرفياب گرديدم، آن بزرگوار اجازه نشستن به من داد، همين که نشستم به من فرمود: اي ابوهاشم شکر کدام نعمت‏‌هايي را که خدا به تو عطا فرموده مي‏‌تواني ادا کني؟ ابو هاشم مي‏گويد: من ندانستم چگونه پاسخ دهم ناگاه ديدم آن حضرت آغاز سخن نمود و فرمود: خدا به تو ايمان داده و به وسيله ايمان، آتش جهنم را بر بدن تو حرام کرده، عافيت و سلامتي را به تو مرحمت نموده و بدين وسيله تو را توفيق عبادت و اطاعت داده و صفت قناعت به تو مرحمت فرمود و بدين وسيله آبرو و حيثيت تو را حفظ کرده، اي ابو هاشم! من بدين لحاظ در سخن گفتن بر تو سبقت گرفتم که گمان مي‏کردم تو مي‏خواهي از آن خداي شکايت کني که اين همه نعمت به تو ارزاني داشته است. اکنون دستور داده‏ام که مبلغ صد دينار زر سرخ به تو بدهند، موقعي که آن مبلغ پول را به تو دادند آن را بپذير. يک روز يحيي بن اکثم در مجلس واثق بالله که از خلفاي بني عباس به شمار مي‏رفت، حاضر شد. در آن مجلس که دانشمندان و فقيهان حضور داشتند، گفت: هنگامي که حضرت آدم اعمال حج را انجام مي‏‌داد، چه کسي سر آن حضرت را تراشيد؟ همه از پاسخ دادن به اين پرسش عاجز شدند. واثق گفت شخصي هست که پاسخ آن را مي‏‌داند، آن گاه حضرت امام هادي را حاضر نمود امام فرمود: مرا از سخن گفتن درباره اين موضوع عفو نما، واثق گفت: تو را به خدا قسم مي‏‌دهم که پاسخ اين پرسش را بگوييد. حضرت هادي عليه‌السلام فرمود: اکنون که دست بردار نيستي پس بدان که پدرم از جد بزرگوارم از پدرش و او از جد معظم خويش و او از پيامبر براي من نقل کرد که فرمود: آن دم که حضرت آدم، اعمال حج را بجا مي‏آورد، جبرئيل ياقوتي از بهشت آورد و به سر مبارک حضرت آدم ماليد. پس موهاي سر آن حضرت ريختند و هر جا که بر روشني آن ياقوت رسيد آنجا را جز حرم قرار دادند.[2] در کتاب جنات الخلود آمده است که حضرت امام علي النقيعليه‌السلام در نهايت جلالت، وقار، کرم و اعتبار بوده. آن حضرت به قدري محجوب بود که به صورت کسي نگاه نمي‏‌کرد، بر مطلبي اصرار و ابرام نمي‏‌نمود. بلند سخن نمي‏‌گفت، مايل نبود در صدر مجلس بنشيند ولي ديگران هميشه آن بزرگوار را به جهت جلالت و نجابتي که داشت، در صدر مجلس جاي مي‏‌دادند.[3] امام علي النقي عليه‌السلام در گفتار شگرف و ژرف خويش در زيارتي به نام زيارت جامعه، از درياي دانش خود ما را بهره‏‌مند ساخته است و بزرگان اهل علم، اين زيارت را بهترين زيارت دانسته‏‌اند. شيخ صدوق در کتاب من لايحضره الفقيه و شيخ طوسي در کتاب تهذيب الاحکام اين زيارت را نقل کرده‏‌اند. اين زيارت در کتاب مفاتيح الجنان به زيارت جامعه موسوم است. با آنکه اختناق و ستم در زمان اين امام همام، از حد فزون بوده است، در عين حال برخي از مشتاقان توانسته‏‌اند به قدر ظرفيت خويش از امام کسب فيض نمايند. شيخ طوسي 185 نفر از کساني را که از امام هادي روايت کرده‌‏اند، نام مي‌‏برد که در ميان آنها چهره‌‏هاي درخشاني به چشم مي‏‌خورد مانند: الف) حضرت عبدالعظيم حسني که در شهر ري مدفون است و امام هادي عليه‌السلام درباره ثواب زيارت قبر او مي‌‏فرمايد: اگر کسي قبر عبدالعظيم را زيارت کند، مثل کسي است که قبر امام حسين عليه‌السلام را زيارت کرده است. ب) حسين بن سعيد اهوازي که از ياران امام رضا و امام جواد و امام هادي عليه‌السلام بود و اهل کوفه بوده است ولي به همراه برادرش به اهواز منتقل شد و از آنجا به قم رفت و در قم دار فاني را بدرود گفت. ج) فضل به شاذان که از اکابر متکلمان و افاضل مفسران و محدثان بوده است و در زمان امام عسکري از دنيا رفت و قبرش در يک فرسخي نيشابور فعلي، زيارتگاه شيعيان است.[4] حضرت علي النقي عليه‌السلام در سال 254 هجري در روز سوم ماه رجب به دست متوکل، مسموم شده و به شهادت رسيد. امام حسن عسکري بر جنازه پدر نماز خواند و حضرت را در سامرا در خانه خويش به خاک سپرد. در پايان اين گفتار دل‏هايمان را به يکي از گفتار دلنشين اين امام همام منور مي‏‌کنيم: حضرت فرمود: الدنيا سوق ربح فيها قوم و خسر الاخرون ؛ دنيا بازاري است که گروهي در آن سود مي‏برند و گروهي زيان.[5] اگر ما معرفت خود را نسبت به ائمه و تعاليم گوهربارشان بيشتر سازيم و سفارش‌‏هاي آن بزرگواران را به کار ببنديم حتماً از گروهي هستيم که در دنيا سود جسته و در آخرت خرسند و شاد هستند. خداوند توفيق عمل کردن به دستورهاي بزرگان دين را به همه ما مرحمت فرمايد. پاورقي: [1‍] ستارگان درخشان، ج 12، ص 19. [2‍] همان، ص 23. [3‍] همان، ص 49. [4‍] منتهي المقال، ص 242. [5‍] تحف العقول، ص 358.

نوع سوال: 

پربازدیدترین ها