آیا در زندگی فرصتی برای جبران اشتباهات وجود دارد یا خیر؟

متن سوال: 
با توجه به اين که ما يک بار در دنياي مجازي زندگي کرديم ايا مي توان نتيجه گرفت که زندگي الان ما فرصتي دوباره براي جبران اشتباهات است؟

باسلام خدمت شما پرسشگر محترم اگر منظور شما از دنياي مجازي عالم ذر است ، در پاسخ بايد اذعان کنيم که نيک و بد بودن انسان و عملکرد او در اين جهان، ربطي به عالم ذر ندارد و همه حيات انسان به زندگي انسان در اين دينا و بعد از مرگ در عالم آخرت خلاصه مي باشد لذا حيات و زندگي سومي وجود ندارد و انسان در اين عالم هر عملي انجام مي دهد مربوط به همين عالم و نتيجه آن در عالم آخرت است. اما در مورد عالم ذر لازم است براي درک بهتر توضيحاتي ارائه شود که در زير به آن اشاره مي گردد: آياتي(1) وجود دارد که مفادش آن است که از فرزندان آدم پيمان بر ربوبيت خدا گرفته شده، اما اين پيمان چگونه و در چه زمان بوده است، توضيحي نمي‏دهد. از اين جهت مفسران درباره اين پيمان اختلاف کرده‏اند. در ذيل به برخي از اين نظريه‏ها اشاره مي‏کنيم: أ‌) نظريه محدّثان اسلامي‏ محدثان اسلامي براساس فهم برخي از روايات بر اين باورند که خداوند به هنگام آفرينش آدم، تمام فرزندان آينده او را به صورت موجودات ريز درآورد و به آنان گفت: ألست بربّکم آنان گفتند بلي سپس همگي را به صلب و پشت آدم بازگردانيد. آنان هنگام خطاب الهي داراي عقل و شعور کافي بودند و سخن خدا را شنيدند و پاسخ او را گفتند. اين پيمان به اين خاطر از آنان گرفته شد که راه‏هاي عذر در روز رستاخيز را روي آنان ببندد.(2) اشکالاتي بر اين نظر وارد شده است که محققان به آن اشاره کرده‏اند. (3) ب‌) نظريه برخي مفسران‏ گروهي از مفسران معتقدند بايد آيه را بر توحيد فطري حمل نمود. در توضيح نظريه خود گفته‏اند:انسان با رشته غرائز و استعدادها و انواع تقاضاها و درخواست‏هاي طبيعي و فطري به جهان گام مي‏نهد. آدمي هنگام تولد و خروج از صلب پدر و دخول به رحم مادر و در وقت انعقاد نطفه، ذره‏اي بيش نيست، ولي در اين ذره استعدادهاي فراوان و لياقت‏هاي قابل توجهي است، از آن جمله استعداد و فطرت خداشناسي. با تکامل اين ذره در بيرون رحم، تمام استعدادها شکفته شده و به مرحله کمال و فعليت مي‏رسد. به عبارت ديگر:خدا انسان‏ها را از پشت پدران و رحم مادران بيرون آورد و آفرينش آن‏ها را با خصوصياتي ترکيب داد که پيوسته پروردگار خود را بشناسند و نياز خود را به او احساس کنند. هنگامي که انسان‏ها به نياز خود به خدا توجه پيدا کردند و خود را غرق در نياز ديدند، گويي به آنان گفته مي‏شود:من خداي شما نيستم؟آنان مي‏گويند:چرا گواهي مي‏دهيم که خداي ما هستي.(4) ج) نظريه علامه طباطبايي‏ علامه طباطبايي معتقدند اين آيه ناظر به وجود و حضور جمعي انسان‏ها در حضور خدا است؛ حضوري که غيبت در آن متصور نيست، گويي همه فرزندان آدم يک جا از پشت پدران گرفته شده، گرد هم جمع آمده‏اند و در برابر خدا حضور دارند. در اين حالت هر انساني خود را حضورا مي‏يابد و يافته‏اش گواهي روشن بر وجود خدا و خداوندگاري او است، ولي قرار گرفتن انسان‏ها در گردونه زمان و تحولات جهان، آدمي را چنان مشغول و از خود بي خود مي‏کند که از آن علم حضوري که به آفريدگار خود داشت، غافل مي‏گردد.(5) آن چه تا اين جا آورديم، ديدگاه‏هاي برخي از محدثان، متکلمان و مفسران راجع به تفسير آيه ذر بود. پس از بيان نظريات مختلف مي‏گوييم: ظاهراً آيه شريفه گفت و گويي بين خدا و انسان مي‏باشد. در اين گفت و گو خداوند از انسان‏ها اقرار مي‏گيرد که پروردگار آنان است. اقرار گرفتن براي اتمام حجت بر انسان مي‏باشد که درآينده ادعاي غفلت نکند. آيا گفت و گو به همين صورت که در آيه آمده، اتفاق افتاده است؟موطن و عالمي که اين ميثاق گرفته شده، کجا است؟دنيا يا غير آن؟آيا اين ميثاق قبل از تولد انسان گرفته شده يا بعد از آن؟ در پاسخ به اين سئوالات نظريات مختلفي ارائه شده است. آيت الله جوادي آملي بعد از بررسي نظريات مفسران در آيه، دو احتمال را موجه دانسته‏اند. أ‌) بيان تمثيلي:هر چند ظاهر آيه حاکي از گفت و گويي بين خدا و انسان و گرفتن اقرار است، ولي اين آيه در مقام بيان واقع نيست، بلکه مقصود صرفاً تمثيل است. خداوند در واقع از فرزندان آدم اقرار نگرفته، بلکه مراد آن است که گويا خداوند از همه انسان‏ها اقرار گرفته است. مسئله ربوبيت خدا و عبوديت انسان به قدري روشن است که گويا همه انسان‏ها گفتند بلي . شيوه بيان اين آيه بيان تمثيلي است مانند آيه يازدهم سوره فصلت که فرمود: سپس آهنگ آفرينش آسمان کرد و آن بخاري بود، پس از آن به زمين فرمود: خواه يا ناخواه بياييد. آن دو گفتند:فرمان‏پذير آمديم (6) آن دو گفتند با رغبت مي‏آييم، در حالي که در واقع گفت و گويي بين خدا و آسمان و زمين واقع نشده است. پس در آيه ميثاق (عالم ذر) امر و نهي لفظي نيست، بلکه در حقيقت تمثيل است. بايد توجه داشت که خود قرآن بيان نموده که درصدد تمثيل است. اگر قرآن را برکوهي فرو مي‏فرستاديم، يقيناً آن کوه را از بيم خدا فروتن و از هم پاشيده مي‏ديدي و اين مثل‏ها را براي مردم مي‏زنيم؛ باشد که آنان بينديشند .(7) در اين آيه خداوند مي‏فرمايد که انزال قرآن بر کوه مثلي است که براي به تفکر واداشتن انسان به کار رفته است، بنابراين احتمال گفت و گوي ذکر شده در آيه ميثاق، صرفاً تمثيلي است براي بيان وضوح ربوبيت خدا و عبوديت انسان.(8) ب)بيان واقعي:معناي دوم که بيشتر مورد نظر است، اين مي‏باشد که آيه صرفاً تمثيل نيست، بلکه به لسان گفت و گو از واقعيتي سخن مي‏گويد که در خارج رخ داده و واقعيت اين است که خداوند با زبان دو حجت خود با انسان سخن گفته است:يکي زبان عقل (پيمبر دروني انسان) و ديگري زبان وحي از طريق انبيا (پيامبران بيروني). اين دو حجت، خدا را به انسان مي‏نمايانند و ربوبيت او را بيان مي‏کنند. اين دو از هيچ انساني دريغ نشده است. با وجود اين دو حجت، ديگر انسان نمي‏تواند ادعاي فراموشي و غفلت کند. نکته‏اي که از آيه به دست مي‏آيد، نوعي تقدم اين ميثاق بر زندگي انسان مي‏باشد. از اين رو حجت باطني (عقل) و ظاهري(وحي) هر چند تقدم زماني بر انسان و اعمال ارادي او ندارد، ولي بر مکلف شدن انسان حداقل تقدم رتبي دارد؛ يعني ابتدا حجت بر عبد تمام مي‏شود، سپس مکلف به تکاليف الهي مي‏گردد. بنابراين مقصود آيه، گفت و گوي لفظي بين خدا و انسان نيست، بلکه اعطاي دو حجت محکم الهي به انسان است. با توجه به معناي فوق موطن و عالمي که اين ميثاق الهي در آن رخ داده، دنيا مي‏باشد و براي هر انساني بعد از تولد او چنين چيزي رخ مي‏دهد. بنابراين آيه ميثاق هيچ دلالتي بر ازلي بودن انسان يا حتي هرگونه وجودي قبل از تولد براي آدمي ندارد، بلکه آيه يا صرفاً يک تمثيل است، نه بيان واقع و يا از واقعيت اعطاي حجت باطني و ظاهري سخن مي‏گويد که مربوط به بعد از تولد انسان مي‏باشد.(9) پي‏نوشت‏ها: 1 - اعراف(7) آيه 172 - 174. 2 - مجمع‏البيان،ج‏5، ص 390، بيروت، مؤسسه اعلمي؛ تفسير فخررازي، ج‏15، ص 47 - 46، چ داراحياءالتراث، بيروت. 3 - تفسير تبيان، ج‏5، ص 28؛ مجمع‏البيان، ج 4، ص 390. 4 - مجمع‏البيان، ج‏4، ص 391؛ تفسير ظلال القرآن، ج‏9، ص 59 - 58؛ تفسير رازي، ج‏15، ص 53. 5 - تفسير الميزان،ج‏8،ص 455. 6 - فصلت(41) آيه 16. 7 - حشر(59) آيه‏21. 8 - جوادي آملي، عبدالله، فطرت در قرآن، ص 123 - 126 و 135. موفق و پيروز باشيد.

پربازدیدترین ها