چرا باید زنان از مردان اطاعت کنند با توجه به ایه 59 سوره نساء

متن سوال: 
سلام در سوره نساء آمده که مرد در صورتي که زن نافرماني کند ووظايفش را انجام ندهد مي تواند او را بزند حال براي من اين سوال مطرح است که اگر انسانها برابر آفريده شده اند وخدا هيچ تمايزي ميان آنها قائل نيست پس چرا براي مرداني که به وظايف خود در مقابل همسرشان عمل نمي کنند حد ومجازاتي قائل نشده وچرا زن را آنقدر حقير دانسته که شايسته مجازات خطاهاي مرد نيست

باسلام خدمت شما پرسشگر محترم
نفس اطاعت دليل بر تحقير نيست و در اطاعت زن از مرد تحقيري مشاهده نمي شود . کما اينکه خداوند به امت خود دستور داده که از رسول و اولياء اطاعت کنند .
اطيعوا الله واطيعوا الرّسول واولي الامرمنکم ‌ (1)
بنابراين بحث اطاعت في حد نفسه مفهوم تحقير را ندارد . مثلاً اطاعت فرزندان از والدين به معناي تحقير فرزندان نيست . در اجتماع موارد ديگري از اطاعت را داريم واين بخاطر جنبه هاي مختلفي است که در افراد وجود دارد .
مثلاً يک پزشک در ساختن بناء از يک معمار اطاعت مي کند يا براي تعمير اتومبيلش از يک تعمير کار اطاعت مي کند ونظر او را اجرا مي کند يا با لعکس .
نيازمنديها ي افراد نسبت به يکديگر بواسطه شئونات مختلفي است که در آنها وجود دارد . در مقايسه زن با مرد نيز به دليل تفاوت در توانمنديها در موضوعات مختلف ، يکي از ديگري مأمور به اطاعت وتبعيت است ومعناي تحقير را ندارد .
ـــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ) سوره نساء ، آيه 59
بعد اجتماعي حضور مرد به معناي شرکت در معاملات ، تجارت ، حمايت وحراست از خانواده و امنيت آنها و وظيفه تأمين معاش که برعهده او نهاده شده است مجموعاً سبب مي شود که براي تحقق اين مصالح خانواده و همسر با او همراه بوده واز او تبعيت کنند و الا اگر مجموع خانواده وهمسر در کارها به رأي خود اقدام کنند مفهوم مسئول بودن نسبت به مجموعه مربوط به خود بي معنا خواهد بود .
اما اگر بپرسيم که چرا خدا اين مسئوليت را به زن نداد ؟و توانمنديهاي جسمي وروحي متناسب باآن به مرد داده شد؟
پاسخ اين است که خداوند توانمنديهاي ديگري به زن عطا فرموده که از سنخ ديگري است ودر اين موارد ، مردان براي
حسن اجراي مسئوليتي که بر دوش زنان نهاده شده با آنها همراهي ومتابعت دارند واين نيز به منظور تحقير مرد نمي باشد.ممکن است کسي بگويد مشورت وتوافق بهتر از تبعيت يکي از ديگري نيست ؟در جواب بايد گفت :هميشه پس از مشورت ونظر خواهي ، توافق حاصل نمي شود وبراي حلّ اين نزاع ، بايد حريم مسئوليتها از يکديگر جدا شده و اطاعت وتعيين مسئول چاره نهايي مي باشد .
آيت الله جوادي آملي در اين زمينه مي فرمايند :
( اولاً ، الرّجال قوامون علي النساء (1) مربوط به زن در مقابل شوهر است نه زن در مقابل مرد . ثانياّ ، اين قيوميت معيار فضيلت نيست بلکه وظيفه است . ثالثاً ، قيم بودن زن ومرد در محور اصول خانواده است . گاهي زن قيم مرد است وگاهي مرد قيم زن . ودر اصول خانوادگي بسياري از مسائل عوض مي شود . اطاعت فرزند چه پسر وچه دختر از ساحت مقدس پدر ومادر واجب است ، واگرفرزند کاري بکند که پدر يا مادر برنجد عاق پدر ومادر مي شود وعقوق والدين حرام است . بنابراين اگر مادر فرزند را از کاري نهي کرد وگفت :اين کار مايه آزردگي من مي شود . در اينجا اطاعت مادر واجب است وپسر نمي تواند بگويد که من چون در رتبه اجتهاد به سر مي برم يا مهندس وطبيب شده ام ، ديگر تحت فرمان مادر نيستم ودر حقيقت در چنين مواردي زن برمرد قيم است ، مادر بر پسر قيم است گرچه پسر مجتهد ويا متخصص باشد . در مسائلي که مربوط به داخل خانواده است زن وشوهر ، مادر وفرزند وپدر و فرزند يک سلسله حقوق متقابلي دارند . ورابعاً اين قيوميت طبق شرايط ضمن عقد قابل تحديد ويا واگذاري است . ) (2)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ) سوره نساء ، آيه 34
2 ) زن در آينه جلال وجمال ، آيت الله جوادي آملي ، ص 393
موفق و پيروز باشيد.

پربازدیدترین ها