دلیل حلیت متعه در قران کریم چیست؟

متن سوال: 
سلام احکام مربوط به ازدواج موقت با استناد به کداميک از آيات قران صادر شده من هيچ آيه اي که مستقيما به ازدواج موقت اشاره کند پيدا نکردم

سلام. آيه 24 سوره نساء بنا بر اعتراف علماي شيعه و اهل سنت پيرامون متعه و ازدواج موقت مي باشد: و المحصنات من النساء الا ما ملکت أيمانکم کتاب الله عليکم و احل لکم ما وراء ذالکم أن تبتغوا بأموالکم محصنين غير مسافحين فما استمتعتم به منهن فاتوهن اجورهن فريضة و لا جناح عليکم فيما تراضيتم به من بعد الفريضة إن الله کان عليما حکيما. ترجمه: و زنان شوهر دار( بر شما حرام است) مگر آنها را که (از راه اسارت) مالک شده ايد (زيرا اسارت آنها در حکم طلاق است) اينها احکامي است که خداوند بر شما مقرر داشته است اما زنان ديگر غير از اينها (که گفته شد) بر شما حلال است که با اموال خود، آنان را اختيار کنيد ، در حالي که پاکدامن باشيد و از زنا خودداري نماييد. و زناني را که متعه (ازدواج موقت) مي کنيد، واجب است مهرآنها را بپردازيد و گناهي بر شما نيست در آنچه بعد از تعيين مهر، با يکديگر توافق کرده ايد. (بعدا مي توانيد با توافق، آن را کم يا زياد کنيد) خداوند دانا و حکيم است 2. تفاسير شيعيان ائمه اهل بيت و تفاسير عمده اهل سنت فما استمتعتم به منهن فاتوهن اجورهن فريضة را مربوط به حکم و دستور ازدواج موقت و متعه گرفته اند. به تفسير الميزان علامه طباطبايي و تفسير نمونه و مجمع البيان از شيعه و تفسير کبير فخر رازي ذيل آيه مربوط مراجعه فرماييد. 3. روايات شيعه و اهل سنت مي گويند که اين آيه نسخ نشده است. روايات شيعه در اين باره فراوان هستند اما روايات اهل سنت: الف: در شرح قوشجي بر تجريد العقايد، مبحث امامت ص 464 و غير آن آمده است که عمر خليفه دوم گفت: اي مردم سه چيز در عهد پيامبر بودند و من آنان را حرام کرده و عمل کننده به آنها را عقوبت مي کنم و اين سه يکي متعه زنان و ديگري متعه حج و ديگر جمله حي علي خير العمل در اذان است. ب: صحيح بخاري در ج 6 ص 37 قسم التفسير ذيل آيه 196 سوره بقره از عمران بن حصين نقل مي کند که هنگامي که آيه متعه در کتاب خدا نازل شد ما همراه رسول خدا بوديم و بدان عمل مي کرديم و از قرآن چيزي نازل نشد که آن را تحريم کند و پيامبر اکرم (ص) تا زنده بود از آن نهي نکرد ... و بعد از پيامبر مردي (مراد خليفه دوم است) به نظر و رأي شخص خود چيزي گفت. مي بينيم که قوشجي عالم بزرگ اهل سنت و بخاري راوي و معتمدترين راوي اهل سنت اعتراف مي کنند که اين تحريم مربوط به خليفه دوم است نه پيامبر اکرم (ص) و وقتي چنين باشد قول خيفه دوم در مقابل دستور خداوند و سنت پيامبر اکرم (ص) حجيت و ارزش تبعيت ندارد.

پربازدیدترین ها