دعای ماثور یعنی چه؟ به چه دعاهائی ماثور می گویند؟

دعای ماثور یعنی چه؟ به چه دعاهائی ماثور می گویند؟
دعاها از نظر الفاظ دو نوع هستند الف-دعاهای ماثور (یعنی دعائی که از یکی از معصومین علیهم السلام رسیده باشد.)ب-دعاهای غیر ماثورکه به آن دعا مصنوع گفته می شود(یعنی دعای ساخته شده و ترکیب شده توسط بشر). گاهی برخی اشخاص دعاها را ترکیب می کنند وبا الفاظ خاصی دعامصنوع به وجود می آورند. با هر دو قسم دعاها می شود خداوند را خواند وقتی محتوا آن مشکلی نداشته باشد.از آنجا كه دعا لازم نيست حتما مأثور و رسيده از پيامبر و امام باشد و افراد مي توانند با ذوق خود به مدح و ستايش خدا پرداخته و به اسماي حسناي خدا متوسل شوند هر کسی با هر زبانی می توانند خداوند را بخواند اگرچه اين گونه دعاها قابل مقايسه با دعاهاي معصومين نيست. و معمولا بزرگان سفارش کرده اند دعاهای ماثور خوانده شود.

یا برای ازدواج کردن استخاره گرفتن لازم است؟

آیا برای ازدواج کردن استخاره گرفتن لازم است؟
سلام پرسشگر محترم
برای انجام یک کار آن هم کار مهمی همچون ازدواج طی کردن مراحل طبیعی یک کار، مقدم بر استخاره است،در ازدواج فکر و سنجش شرائط و تحقیقات وگفتگو مناسب برای شناخت بیشتر و مشورت با دیگران خصوصا مشاوران پخته و آگاه لازم است و بر استخاره مقدم است.نمی توان به صرف تصمیم بر ازدواج سریع استخاره کرد.سعی کنید نگاهی درست به مشورت با خدا داشته باشید، رابطه خواست خود و خواست خدا را درست درک کنید.
برای یک ازدواج علاقه تنها کفایت نمی کند،حاصل بودن شرائط ازدواج،و هماهنگی خانواده ها و تناسب ها بسیار مهم است.
اگر بعد از فکر،سنجش شرائط،و مشاوره،تردیدی برای ازدواج ندارید به همان نظر عمل کنید و استخاره لازم نیست اما اگر بعد از طی شدن این مراحل باز هم درباره ازدواج تردید وجود داشته باشد می توانید استخاره بکنید.بهتر است استخاره را کسی انجام دهد که وارد است خصوصا اگر قرار باشد با قرآن استخاره کند. شخص ناوارد نمی تواند معنا قرآن را درست بفهمد.البته خود شخص می تواند با تسبیح استخاره بگیرد روش آن در کتاب مفاتیح توضیح داده شده است.
در پایان توجه داشته باشید اگر استخاره در جای خود و درست انجام گرفته باشد مخالفت با آن باعث ضرر می شود. البته اگر استخاره خوب بیاید بمعنای واجب بودن عمل کردن به استخاره نیست می توان عمل کرد و می توان عمل نکرد اما اگر استخاره بد بیاید خلاف آن رفتار کردن معمولا پشیمانی می آورد.
موفق باشید

من گاهی صداهای عجیب می شنوم اتفاقات عجیبی هم رخ می دهد آیا کار جن و شیاطین است؟ چکار کنم؟

من گاهی صداهای عجیب می شنوم اتفاقات عجیبی هم رخ می دهد آیا کار جن و شیاطین است؟ چکار کنم؟
سلام.پرسشگرمحترم
بطور کلی در این مواقع چند امر لازم است مورد توجه قرار گیرد:
آیا این اتفاق تکرار می شود.؟آیا فقط شما می شنوید یا می بینید؟آیا این اتفاق برای کسان دیگری نیز تا به حال رخ داده است؟ این امر تا چه حد غیر عادی و غیر طبیعی است؟ شاید آن قدر که فکر می شود غیر طبیعی نباشد. آیا نشانه یک نوع بیماری نیست؟ آیا نباید به پزشک رجوع کرد؟
معمولا باید سعی شود خونسرد باشیم و بزرگ نمائی نشود و بی جهت به امر خاصی نسبت داده نشود و از چیزی وحشت نکنیم و نترسیم مثلا سریع نباید قضاوت کرد که کار اجنه و جن است یا دلیل و نشانه فلان کار است،هر اقدامی که می خواهد صورت بگیرد باید هوشمندانه و عاقلانه باشد و سند عقلی و دینی داشته باشد.می توانید در این نوع مشکلات به پزشک مراجعه نمایید گاهی لازم است روان شناس و یا روانپزشکی شخص را ببیند
می توانید صدقه دهید و دعا بخوانید حتی گاهی جا دارد از عالم آگاه و پخته ای دعائی درخواست شود. بطور عادی زندگی معمول خود را ادامه دهید اگردر خواب مشکلی دارید نگویید بختک است یا جن حتما با پزشک متخصص مشورت کنید.در رفتار مذهبی اعتدال را رعایت کنید.از افراط پرهیز کنید زیاد رویائی و تخیلی فکر نکنید. تلقین منفی نداشته باشید.

من از مرگ می ترسم ایا این ترس خوب است و ثواب دارد؟

من از مرگ می ترسم ایا این ترس خوب است و ثواب دارد؟
سلام.پرسشگرمحترم ترس از مرگ امری طبیعی است و معمولا عموم مردم به مقداری از مرگ می ترسند مقدار ترس و علت ترس ازمرگ،در افراد سطوح مختلف دارد عده ای بخاطر مبهم بودن و عظیم بودن این حقیقت،می ترسند عده ای بخاطر دلبستگی شدید به دنیا می ترسند و عده ای بخاطر اعمال بدی که دارند از مرگ می ترسند.به هر صورت مقداری ترس از مرگ مطلوب است و بازدارنده از گناهان و این حالت را نباید از دست داد در روایات داریم که یاد مرگ برای تعدیل رفتار مفید است. اما اگر ترس از مرگ افراطی باشد بطوری که ناامیدی بیاورد و شخص را از حرکت وفعالیت و نشاط باز دارد و زندگی را مختل کند این حالت خوبی نیست.در این صورت کمی نگرش را باید تصحیح کرد خداوند از جهنم بردن کسی؛خوشحال نمی شود خداوند به دنبال بهانه نمی گردد که کسی را به جهنم ببرد برعکس خداوند غفار با اندک بهانه ای می بخشد و افراد را به بهشت می برد،هر کسی در زندگی دچار خطاهائی شده است توبه و استغفار درمان گناهان است و از بخشش خدا ناامید نباشید،وقتی در انجام واجبات و ترک حرام ها کوشا هستید تصور نکنید جهنمی هستید،توبه مربوط به همین خطاهائی است که انسان غافل می شود و گناه می کند.پس با امید و نشاط زندگی کنید و وظیفه خود را درست انجام دهید و بدانید خداوند غفار و مهربان است،با این نگرش دیگر ترس افراطی از مرگ نخواهید داشت.زیرا معمولا تغییر نوع نگرش و رفتار صحیح،ترس از مرگ را کاهش می دهد.در صورت لزوم مشاوره حضوری بروید. دعاي جوشن کبير وصف زيباي خداوند است گاه گاهي به آن مراجعه کنيد،و به ترجمه آن دقت کنید خدا را آنگونه ببینید که در این دعا توصیف شده است، مهرباني که مجازات نمي کند و مجازات کردن را دوست ندارد، در تمامي مشکلات مي توان به او اميد بست و با امید و توکل منتظر فتح و گشايش بود او کسي است که يوسف را در دل چاه و کنار آب و موسي کودک را روي آب خروشان و يونس را در زير آب در دل ماهي بزرگ حفظ کرد و رهائي بخشيد. نصرت و رافت او را بارها ديده ايم پس باز هم ياري خواهد کرد . نماز ارتباط با چنين خدائي است و لذت بردن از سخن گفتن با او و تجديد قوا کردن در کنار او.
البته ترس از مرگ در حقیقت ترس از رفتار ناشایست خود ماست و نمی توان این ترس را فراموش کرد فقط باید مراقب باشیم این ترس تنفر نیاورد بلکه تحرک را در پی داشته باشد.بيشتر سعي کنيد اعتماد بنفس کسب کنيد،و بخاطر داشته باشيد مرگ پل رسیدن به محبوب است، رفتن حتمی است زیاد درباره زمانش فکر نکنید، بیشتر به فکر آراستن خود باشید تا در وقت ملاقات نازیبا نباشید. آنچه حتمي است ( مرگ ) خواهد آمد زياد انتظارش را نکشيد. موفق باشید.

من به لطف خدا اخلاص دارم ایا می توانم مسئولیت قبول کنم؟

من به لطف خدا اخلاص دارم ایا می توانم مسئولیت قبول کنم؟
سلام.پرسشگر محترم
پذیرش مسئولیت فقط به اخلاص داشتن نیست تخصص و تعهد کنار هم لازم است.باید توان علمی و عملی اجراء کار را داشته باشید.اخلاص داشتن بمعنا ندیدن استعداد و ندیدن علاقه شخصی نمی باشد، مثلا در تاریخ اسلام می خوانیم که ابوذر غفاری اخلاص داشت اما پیامبر به او فرمود :«تو شخص لایق و خوبی هستی اما مسئولیت مدیریت را بعهده نگیر».پس دیدن استعدادها و دیدن علاقه ها منافاتی با رعایت اخلاص ندارد. میزان توانائی و استعداد خود را همیشه در نظر بگیرید.داشتن استعداد بالا بمعنا داشتن تکبر نیست وهمیشه هم بمعنای آمادگی پذیرش مسئولین نیست باید به همه جهات دقت کرد. باید در جائی مصرف شویم که مفید باشیم نه فقط مهم.موفق باشید

پدر زن و خانواده زن در دوران عقد گاهی با من بی ادبی می کنند چکنم؟

پدر زن و خانواده زن در دوران عقد گاهی با من بی ادبی می کنند چکنم؟
سلام.پرسشگر محترم
بطور کلی اگر شما با خانم خود مشکل خاصی ندارید و همدیگر را دوست دارید به هم دلگرمی بدهید و بدانید دوران عقد زودگذر است.اصلا مستقیم و علنی با خانواده زن درگیر نشوید خصوصا با پدرزن و مادرزن؛سیاست داشته باشید متین و عاقلانه رفتار کنید احترام آنها را نگه دارید، درگیری و بدرفتاری با بزرگترها نشانه سادگی واشتباه است.اشتباهات خانواده زن را با نگاه معنادار تذکر دهید نه با سخن تند گفتن و یا همیشه قهر کردن؛بودن در محل و سکوت بجا داشتن،کار قهر را انجام می دهد لازم نیست همیشه قهر کنید.بدی خانواده را زیاد به روی زن نیاورید تا احساس حقارت نکند.در بسیاری از موارد می شود با همراهی کردن گذران کرد مثلا وقتی برادر زن می گوید زیر لفظی لازم است شما هم همراهی کنید و بگویید "بله حق با شماست واقعا باید چنین باشد" وبعد با لبخندی بنشینید تا جو آرام شود در صورت امکان مشاوره حضوری بروید تا سیاست دوران عقد و نحو برخورد با خانواده همسر بیشتر توضیح داده شود.
موفق باشید

با کسانی که بی ادبی می کنند چگونه رفتار کنیم؟

با کسانی که بی ادبی می کنند چگونه رفتار کنیم؟
سلام.پرسشگر محترم
وقتی کسی از روی نادانی حریم و حرمت ها را نگه نمی دارد و بی ادبی می کند و این کار در او یک صفت شده است و تکرار می شود سکوت و عفو و گذشت غلط است زیرا زمینه را فراهم می کند که ایشان این کار اشتباه را با دیگران نیز انجام دهد.در این مواقع باید ناراحتی را در چهره و سخن نشان داد و در یک موقعیت مناسب با رعایت ادب و احترام توضیح لازم را به او داد و خود شخصی که به او توهین می شده است نیز تا مدتی سنگین و متین و با وقار رفتار کند زیاد صمیمی نشود تا او بیاموزد که حریم و حدود احترام دیگران را رعایت کند.درصورت لزوم مشاوره حضوری بروید. مهارت زیستن با دیگران زمانی بیشتر ضرورت پیدا می کند که چاره ای ازهمزیستی با شخص بی ادب نداریم مثلا او پدر ماست.باید طوری زندگی کرد که در بدی دیگران هضم نشویم و تنها راه مقابله را ترک رابطه ندانست زیرا یا دیگران قابل اصلاح هستند که به تدریج و با نرمی و محبت و منطق می توان کم کم بر آنها اثر گذاشت، و یا تغییر پذیر نیستن که در اینصورت وقتی شما وظیفه اسلامی خود را در جهت ارشاد کاملا انجام داده باشید دیگر جای نگرانی نیست و می توانید به اندازه معمول و متعارف معاشرت داشته باشید.برای خود ارزش قائل باشید حرمت و احترام دیگران را نگه دارید لازم نیست همگان را هدایت کنید.حسن خلق و نیز منطق و نرمی و محبت و رعایت آداب معمول و مرسوم در جمع اقوام و دوستان خود سازننده است.سعی کنید بیشتر با رفتار به خوبی ها دعوت کنید تا با گفتار،اندازه افراد اطراف خود را بدانید تا در همان سطح، توقع داشته باشید و بیشتر توقع نداشته باشید در نتیجه در جمع آنها بودن، قابل تحمل تر می شودو لذت بخش می شود. موفق باشید

چرا نهج البلاغه را اخ القرآن می گویند؟

چرا نهج البلاغه را اخ القرآن می گویند؟
باسلام خدمت شما پرسشگر محترم
اخ القرآن یعنی نظیر و شبیه قرآن است این تعبیر در حقیقت بازگو کننده عظمت لفظی و محتوائی این کتاب است. محدث نوري " عليه الرحمة " در كتاب مستدرك الوسائل بيان كرده : صحیفه سجادیه را به أخت القران ( خواهر قران ) وصف نموده اند ونهج البلاغه را أخ القران ( برادر قران ) گفته اند و همانطور كه قرآن كريم را خداى تعالى به زبان حضرت خاتم الانبياء ( صلى الله عليه وآله ) بيان فرموده ، نهج البلاغه و صحيفه را هم كه سخنان آن از منبع علم الهى تراوش كرده به زبان مقدس دو على ( عليهما السلام ) جارى گردانيد است .
بسیارى از شارحین نهج البلاغه جمله ى معروف ""کلامه دون کلام الخالق و فوق کلام المخلوق"" را در این مقام یاد مى کنند. برخى دیگر به این کتاب شریف لقب ""اخ القرآن"" داده اند و کلمه ""اخ"" که در اصل لغت به معنى برادر است، در مواردى به معانى مصاحب و همزاد و مانند، بکار مى رود و پیداست که اخوت نهج البلاغه با قرآن به ملاحظه ى همین معانى مجازى است یعنى کسانى که مى گویند نهج البلاغه ""اخ القرآن"" است، مقصودشان این است که نهج البلاغه راهى را پیموده است که قرآن آن را پیموده و بخوبى از قرآن متابعت کرده و قدم جاى قدم قرآن نهاده است.
و معلوم است که طبق عقاید دینى مسلمین- مخصوصا شیعه ى امامیه- بعد از کلمات پیغمبر اکرم "ص" سخنى شبیه تر به قرآن از کلام امیرالمومنین على- علیه السلام- یافت نمى شود، زیرا آن حضرت، اعلم و اخطب و ابلغ امت است و هادى و رهبر و خلیفه ى بحق است بر ایشان. اولین شاگرد مکتب قرآن او است و معلمى جز رسول خدا "ص" نداشته است و از زمانى که لقمه اى را مى جوید و در دهان على "ع" مى گذاشت تا زمانى که على "ع" جسد شریف پیغمبر را غسل داد و به خاک سپرد، از او جدا نشد. این ست که ما هم امروز پس از طى ده قرن به پیروى از علماى محقق سلف مى گوییم ""نهج البلاغه اخ القران"" است و با تصدیق میلیونها مسلمان مواجه مى شویم.
این موضوع نباید سهل و ساده تلقى شود که در بین هزارها کتاب دینى تنها یک کتاب چنین عنوان و شهرتى پیدا کند، زیرا چنانکه ذکر شد، در طى این هزار سال، نهج البلاغه و هزارها کتاب دینى دیگر مورد مطالعه و تحقیق و بررسى دانشمندان نقاد و نکته سنج قرار گرفته است و در تخطئه و تصویب و نقض و ابرام این کتاب ها سخنان فراوانى را گفته و کتاب هاى بسیارى را پرداخته اند.
قضاوت درباره ى هر امرى در ابتدا ممکن است توام با حب و بغض و پنهان ماندن عیوب و نقایص مخفى حتى بر نکته سنجان باریک بین بوده باشد و در نتیجه آن قضاوت خالى از تحقیق و غیر مطابق با واقع گردد. اما هر گاه درباره ى موضوعى ده قرن متوالى تحقیق و بررسى شد، قضاوتى که درباره ى آن موضوع پس از این مدت مى شود، به طور مسلم مطابق با واقع و حقیقت خواهد بود. درباره نهج البلاغه پس از هزار سال تحقیق و نقد و بررسى به اتکاى حدیث شریف ""على مع القران و القران مع على"" و ادله ى دیگر، مى گویند نهج البلاغه اخ القرآن و از معتبرترین کتب اسلامى است و در اطرافش آنقدر قلم فرسایى مى کنند که بعد از قرآن نظیرش در این زمینه در دنیا یافت نمى شود.
موفق و پیروز باشید.

چه ازدواجی غلط و اشتباه است؟

چه ازدواجی غلط و اشتباه است؟
پرسشگرمحترم بطور کلی هر مدل ازدواجی که در آن تناسب و معیار صحیح وجود نداشته باشد و از مسیر صحیح پیش نرود غلط است.چند مورد ازازدواج های غلط تقدیم می شود:
1.ازدواج اجباری
2.ازدواج عاشقانه غیرعاقلانه
3.ازدواج عاقلانه بدون علاقه
4.ازدواج زودهنگام
5.ازدواج دیرهنگام
6.ازدواج ترحمی از سردلسوزی
7.ازدواج فقط بخاطر ثروت وپول
8.ازدواج فقط بخاطر ظاهر و زیبائی
9.ازدواج بدون تناسب باتفاوت فاحش
10.ازدواج وقتی به دیگری هنوزعلاقه‌مند است.

مهریه حضرت زهرا علیهاالسلام چقدر بوده است چه مبلغی؟

مهریه حضرت زهرا علیهاالسلام چقدر بوده است چه مبلغی؟
منابع تاریخی میزان مهریه حضرت زهرا(س) را بین ۴۰۰ تا ۵۰۰ درهم ذکر کرده‌اند.در دوران پیامبر، هر ده درهم نقره، معادل یک دینار طلا بوده است ،(برخی منابع گفته اند پیامبر فرمود فاطمه را با مهریه ۴۰۰ مثقال نقره به عقد ازدواج علی درمی‌آورم.)و بر این اساس، مهریه حضرت زهرا (س)، معادل ۱۷۰ تا ۲۲۳ گرم طلا تخمین زده می‌شود.بنابر گزارش شیخ طوسی در کتاب أمالی، امام علی (ع) برای تأمین مهریه، زره خود را فروخت. پس از آنکه مهریه به دست پیامبر رسید، بی آنکه آن را بشمارد، اندکی از پول را به بلال داد تا برای فاطمه عطر تهیه کند.پیامبر اکرم (ص) سپس باقیمانده پول را برای تهیه وسائل موردنیاز زندگی، به چند تن از یاران خود داد ازجمله موارد جهیزیه حضرت فاطمه، پیراهنی بود که حضرت زهرا شب عروسی خود در پی تقاضای زنی مستمند، به او بخشید و خود به لباسی مستعمل اکتفا کرد.

پربازدیدترین ها